معرفی عکاس: هادی دهقان پور
گفت و گوی رنگیتر با هادی دهقان پور از عکاسان موفق کشور
هادی دهقانپور، متولد 1359 در زاهدان، دارای مدرک کارشناسی عکاسی و کارشناس ارشد مترجمی زبان انگلیسی مدت 12 سال است که به هنر عکاسی مشغول است.
او عضو فدراسیون جهانی هنر عکاسی، عضو شورای آموزش و پژوهش انجمن سینمای جوانان ایران، عضو هیئتمدیره انجمن عکاسان سبزوار و به عنوان مدرس عکاسی و ویرایش عکس مشغول به فعالیت است.
وی همچنین بهعنوان خبرنگار با روزنامههای خراسان، آفرینش، فرهیختگان و خبرگزاریهای آنا و ایسکانیوز همکاری دارد.
شروع عکاسی ات از کجا کلید خورد و چطور عکاسی را ادامه دادی؟
از دوران دبیرستان، به عکاسی علاقه مند شدم. پدرم بسیار به عکاسی و سفر علاقه داشت اما در مورد عکاسی اطلاعات کافی نداشت. این بود که مسئولیت عکاسی از اتفاقات سفر و مناظر مختلف و عکسهای خانوادگی را به من واگذار کرد. از آنجا بود که احساس کردم به این فن و هنر علاقهمندم. بعدها با استخدام در حوزه ارتباطات رسانهای دانشگاه آزاد اسلامی، این رویه جدیتر شد و با علاقه دوچندان به آن پرداختم. اکنون پس از گذشت 12 سال، حسابی با آن خو گرفتهام و حداقل هفتهای دو تا سه بار عکاسی میکنم. ژانر مورد علاقهام عکاسی کارگردانیشده است. با این حال از سایر سبکها مثل عکاسی طبیعت، معماری و مستند اجتماعی نیز غافل نمیشوم.
چه چیزی باعث شد که به این ثبت عکسهای کارگردانیشده روی بیاورید؟
اوایل علاقه زیادی به عکاسی لنداسکیپ داشتم. پس از مدتی احساس کردم حرفها، دغدغهها و داستانهایی در قالب عکس برای عرضه دارم. اتفاقاتی که شاید هرگز در زندگی روزمره رخ ندهد و یا لااقل دور از انتظار است.
دغدغههایم بیشتر حول مشکلات جامعه، اتفاقات و رویدادهای اجتماعی و سیاسی بود. سعی میکردم در قالب عکس، نقدم نسبت به یک رویداد را ابراز کنم.
در ابتدا با مشکلات زیادی از جمله ناپختگی ایدهها، نحوه تکمیل کردن، اجرا و پردازششان مواجه بودم. از طرف دیگر برخی ایدهها چندان مورد توجه منتقدان قرار نمیگرفت. اما به تدریج توانستم ایدههای اولیه را تکمیل، اجرا و به ثمر برسانم.
معمولاً وقتی ایدهای به ذهنم میرسید، تصور اولیه ام بسیار کمالگرا بود. اما به تدریج متوجه شدم از ایده تا اجرا راه نسبتاً طولانیای در پیش دارم. برای اجرای برخی ایدهها، بایستی لوازم و تجهیزات تهیه میکردم و در برخی عکسها بایستی از حضور سوژههای انسانی متناسب بهره میبردم که گاهی اوقات، یافتنش سخت بود.
در کارهایت از مونتاژ هم استفاده میکنی ؟
سعی میکنم تا جایی که امکان دارد، از مونتاژ پرهیز کنم و کارهایم را به صورت مستند انجام دهم. اما گاهی پیش می آید که نیاز به مونتاژ دارم و از آن استفاده میکنم. در این زمینه، تعصبی نسبت به استفاده یا عدم استفاده از فتومونتاژ ندارم، بلکه برایم اجرای بهتر ایده است که اهمیت دارد.
اولین عکستان که در این سبک بازخورد زیادی نداشت چه عکسی بود و ایده عکس در مورد چه موضوعی بود؟
این عکس از نخستین عکسهایم در شاخه مفهومی بود، اما بازخورد مناسبی نداشت. ایده اش اشارهای ضمنی دارد به نکوهش خودبینی و غرور کاذب انسانها که جز خودشان، هیچکس دیگری را نمیبینند. این انسانها انگار دور خودشان دیواری از نادانی میکشند و همه را از خودشان طرد میکنند. بهعنوان مثال اگر در تلویزیون مینگرند، در آن نقشی، جز خود نمیبینند!
به تدریج بازخوردها بهتر و بیشتر شد و من هم تلاش کردم کارهایم را کاملتر و دقیقتر ارائه بدهم.
در عکس خسروان انگیزه اصلی ام نشان دادن عبادت بر زمین غصبی بود. زمین سیاهی که متعلق به ما نیست.
علاقهمندم روایت عکسهایم قدری پیچیدگی داشته باشد و برداشتهای مختلفی از آنها شود. این تعدد برداشت را میپسندم و نمیخواهم ذهن مخاطبانم را صرفاً درگیر دغدغه ذهنی خودم کنم.
موضوعی که برایم مهم است، این است که هنرم بتواند کمک کند، راهگشا باشد و تلنگر بزند.
این عکس کارگردانیشده است و در آن به دنبال نشان دادن امید برای رسیدن به هوای پاک و زندگی بدون دود و دخانیات بودم. عکاس در این عکس با چیدمانش فریاد میزند: ما انسانهای بالغ، در عین داشتن آگاهی، در حال آلوده کردن محیط زندگیمان هستیم. در حالی که به آثار مخرب آلودگی محیط زیست و دخانیات واقفیم و در ظاهر، آن را از زندگیمان دور میکنیم، اما غافلیم از اینکه آن بیرون، دختری و طبیعتی و زندگیای در حال نفس کشیدن است. در شیشه، دورنمایی از شهر دیده میشود. یعنی این اتفاق در جامعه شهری و در فضایی کاملاً ملموس و باورپذیر در حال وقوع است.
از بین عکسهایی که در این چند سال گرفته ای عکس مورد علاقه ات کدام است ؟
این عکس روایتگر دوران معاصر است. جنگی که اتفاق افتاد و امروز تبدیل به یک خاطره شده. دختری دم بخت که در آن زمان رخت عروسی بر تن کرد و سپس همسرش راهی جبهه شد و به شهادت رسید و عروس برای همیشه در همان لباس ماند و آرزوی کودکی که در نطفه جان باخت و اکنون همچون رؤیایی دستنیافتنی، از خاطر پیرزن میگذرد. دختر انگار خیال و تصوری است از خوشبختی که الان دیگر وجود خارجی ندارد. و البته همه اینها در فکر پیرزن اتفاق میافتد.
تا کنون چه کتابهای عکاسی مطالعه کرده اید؟
معمولاً کتابهای پایه را مطالعه کردم و بهترین کتاب در این زمینه را همان کتاب معروف فن و هنر عکاسی آقای میرهادی شفائیه میدانم. سایر کتابهایی که تاکنون مطالعه کردهام:
- نقد هنر تری برت
- ترکیببندی در عکاسی هارالد مانته
- فرهنگ عکاسی اسماعیل عباسی
- ذن عکاسی پل مارتین لستر
- و درباره عکاسی بیل جی و دیوید هورن
اما معمولاً بیشتر عکاسی کردم تا مطالعه…
تا کنون در چه جشنواره هایی شرکت کرده ای ؟
یکی از گرایش های مورد علاقه ام شرکت در جشنوارههاست و در این راه، تاکنون موفق به کسب 60 عنوان مقام ملی و بینالمللی و 400 عنوان راهیابی به جشنوارههای داخلی و خارجی شده ام.
از آخرین رتبه های ملی و منطقهای ام
- شایستهی تقدیر هیئت داوران دومین مسابقه سراسری عکس عاشورایی- مشهد- آبان 94
- مقام دوم و راهیابی 3 عکس به دومین سوگواره سراسری عکس عاشورایی- بیرجند- آذر 94
- مقام دوم و دریافت تندیس نخستین مسابقه سراسری عکس «آب»- تهران- اسفند 94
- شایستهی تقدیر هیئت داوران سومین جشنواره ملی عکس «تعاون»- تهران- مرداد 95
- مقام سوم مسابقهی سراسری عکس حملونقل جادهای «رهسپار»- شهرکرد- آذر 95
- مقام سوم و دریافت تندیس نخستین جشنواره ملی عکس «زن، خانواده و رسانه»- تهران- دی 95
- مقام دوم، دریافت تندیس و راهیابی 2 عکس به مسابقه ملی عکس «آن سوی واقعه»- اهواز- آذر 96
- …
و مقام های بین المللی ام هم :
- مقام نخست مسابقه «پرواز رنگها» دومین فستیوال «شش هفته با هنر ایران»- کانادا- شهریور 91
- مقام سوم، دریافت تندیس لنز برنزی و راهیابی 3 عکس به سیوچهارمین جشنواره بینالمللی عکس کنوکه- بلژیک- اسفند 90
- چهره منتخب نخستین نمایشگاه بینالمللی عکس «جهان در رمضان» جشنواره هیپا- امارات- مرداد 91
- مقام نخست بیستمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم- تهران- مرداد 91
- مقام دوم نخستین مسابقه بینالمللی عکس «ایرانیبودن»- اتریش- بهمن 94
به نظرت نقد عکس چقدر میتواند به پیشرفت عکاسان کمک کند ؟
نقد میتواند نگاه عکاس را بسط دهد. از نقد نه به اندازه مشق بصری و فعالیت عملی، اما به عنوان عنصری تأثیرگذار میتوان یاد کرد.
در این شاخه، نکتهای که اهمیت پیدا میکند، تاب تحمل نقد است. همه این کشمکشها برمیگردد به اینکه تا چه میزان شناخت درستی از نقد داشته باشیم. هم منتقد باید در بیان دیدگاهش آگاهانه عمل کند و هم صاحب اثر بایستی این ظرفیت نقدپذیری را قبل از ارائه اثرش، در خود بوجود آورد.
نقد سلیقهای، همیشه باعث ایجاد اصطکاک بین صاحب اثر و منتقد شده. اینکه ما حق داریم در مورد عناصر عکس و تأثیرشان بر مخاطب صحبت کنیم، یک موضوع است و اینکه ما اگر جای عکاس بودیم، چنین و چنان میکردیم، موضوعی دیگر.
الگوی عکاسی هادی دهقان پور کیست ؟
از قدیمیتر ها بخواهم بگویم، قطعاً ژیلبر گارسن، بهترین گزینه است که میتوانم از وی نام ببرم.
از عکاسهای معاصر خارجی تأثیرگذار در سبک عکاسی کارگردانیشده که کارهایش را میپسندم نیکلاس برونو است. و از عکاس های معاصر داخلی، کارهای خانمها گوهر دشتی و آزاده اخلاقی را بسیار دوست میدارم.
به عنوان یک داور و مدرس عکاسی ، برای عکاسایی که تازه شروع کردن چه توصیه ای داری ؟
اینکه بیشتر از آنکه سخن بگویند، عکاسی کنند. ما عکاسی را یاد میگیریم تا به وسیله آن حرف بزنیم و ارتباط برقرار کنیم. آفت عکاسی، غرور و خودبزرگبینی است. مادامی که از این آفات دوری کنند، پیشرفتشان حتمی است. در غیر اینصورت دچار سکون و افت تدریجی خواهند شد.
هادی دهقان پور در شبکه های مجازی: